اگر روزی فرزندی داشتم 

حتما بهش یاد میدم بزرگ فکر کنه

و بدونه هیچ شکستی بزرگتر از ترس از شکست نیست 

به فرزندم از تاریخ جهان و بشر میگم تا اسیر مرزهای سیاسی نشه 

براش قصه میگم از گیل گمش تا حسین قلی که لب نداشت 

دعواش نمیکنم ولی باهاش دعوا میکنم 

زیر بار حرف زور نرفتن رو یادش میدم

زدن رو 

شکستن رو 

پاکاراش واستادن رو  

( البته فقط اینکه هنوز ننش هم معلوم نیست کی هست پدر سگ )